جدول جو
جدول جو

معنی پیغام رسان - جستجوی لغت در جدول جو

پیغام رسان
آنکه پیغام رساند کسی که ادای رسالت کند: پیغام رسان او دگر بار آورد پیام ناسزاوار. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
پیغام رسان
پیام رسان، آنکه پیغام برساند، پیغام رساننده
تصویری از پیغام رسان
تصویر پیغام رسان
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیام رسان
تصویر پیام رسان
آغاجی
فرهنگ واژه فارسی سره
پیغام فرستاده شدن پیام رفتن: سوی وی دو سه روز قریب شصت پیغام رفت البته اجابت نکرد
فرهنگ لغت هوشیار
پیغام بردن ابلاغ رسالت کردن: ای مرغ، اگر پری بسر کوی آن صنم پیغام دوستان برسانی به آن پری. (سعدی) از قتل من فارغ شوی حسبه الله از من پیغامی بسلطان و خواجه برسانی
فرهنگ لغت هوشیار